سپس در مرحله دوم باید از قدرت خود با خبر شویم. انسان بسیار قدرتمند است. زیرا با ذهن خود می تواند مانند یک آهنربا، هر چیزی را که طالب آن است، به زندگی خود جذب کند. قانون جذب برای همه چیز یکسان عمل می کند. یعنی قانون جذب عشق و قانون جذب پول تفاوتی با هم ندارند. تنها موضوع آنها با هم تفاوت است.
برای استفاده از این قانون و جذب هر آنچه می خواهیم، باید سه مرحله مهم را طی کنیم.:
مرحله اول درخواست کردن یا هدفگذاری است
برای اینکه چیزی دریافت کنیم، ابتدا باید آن را درخواست کنیم. درخواست از کائنات همان مشخص کردن خواسته هاست. اگر خواسته ما واضح و مشخص باشد، سپس برای مدتی به آن توجه کنیم، آن را به زندگیمان جذب میکنیم.
مرحله دوم باور به رسیدن است
یعنی اگر هدفی را مشخص کردیم، اما ذهن ما در مورد آن موضوع حس خوبی نداشت و احساس میکردیم دستیابی به آن نشدنی و محال است، به این معنی است که باورهای مناسبی در مورد آن خواسته یا هدف در ذهن نداریم. مهم ترین تمرین قانون جذب این است که دلایلی که فکر می کنیم نمیتوانیم به یک خواسته دست پیدا کنیم را ذکر کنیم. سپس دلیل شکل گیری این طرز فکر ها را در ذهنمان ریشه یابی کنیم. سپس تلاش کنیم آنها را با دلایل دیگر که کمک می کنند ما به اهدافمان دست پیدا کنیم، جایگزین کنیم. دلایلی که سبب می شوند وقتی به اهدافمان فکر می کنیم، حس بهتری داشته باشیم.
احساسات خوب اتفاقات خوب و احساسات بد اتفاقات بد
در واقع احساسات یک قطب نما و وسیله ای برای اطلاع از فرکانس هایی است که در حال ارسال آن به جهان هستیم. اگر حالمان خوب است، یعنی در مسیر درست اهدافمان در حرکتیم اما اگر حال ما خوب نیست و حس بدی داریم، یعنی باید کانون توجه و تمرکزمان را تغییر بدهیم و گرنه در آینده، اتفاقات ناخوشایندی را به زندگی خود جذب میکنیم.
مرحله سوم یا مرحله آخر پذیرش است
رسیدن به اهداف تدریجی و تکاملی است. ابتدا نشانه هایی از اهدافمان را میبینیم. سپس مرحله به مرحله کائنات ما را به سمت خواسته هایمان راهنمایی میکند. رمز موفقیت در رسیدن، حرکت، صبر و از دست ندادن انگیزه است. در این مسیر شاید لازم باشد مسائلی را حل کنیم. شاید نیاز باشد مهارت هایی را فرا بگیریم. گاهی نیاز است اقداماتی انجام دهیم. کائنات هر اقدام و مسیری که لازم باشد توسط ما طی شود را در زمان مقرر به ما نشان می دهد.
افرادی که در رد قانون جذب صحبت می کنند، افرادی هستند که این گفته ما را نمی شنوند که برای رسیدن به اهداف نیاز به اقدام است و خواسته های ما خود به خود محقق نمی شوند.
به طور خلاصه آنچه گفته شد را اگر بخواهیم در قالب یک مثال بیان کنیم، ابتدا باید هدفی تعیین کنیم. برای مثال می خواهیم از قانون جذب برای ازدواج استفاده کنیم و فردی را به زندگی خود دعوت کنیم. ابتدا باید فردی که دوست داریم به عنوان همسر در زندگی ما باشد را مشخص کنیم. آن را خلق می کنیم. تمام ویژگی های فردی را که دوست داریم همسر ما باشد را می نویسیم. از ویژگیهای ظاهری گرفته تا خصوصیات اخلاقی، تحصیلات، شغل، سلامتی و... . به قدری دقیق که اگر کسی برگه هدفگذاری ما را پیدا کرد، بتواند فرد مورد نظر ما را از میان میلیونها نفر پیدا کند و به ما تحویل بدهد.
حال باید باورهای مناسبی را در ذهن پرورش دهیم. فردی که تصور می کند مردها همه مثل هم هستند. مردها همه خیانتکار هستند و... به دلیل دید منفی که نسبت به مردها در ذهن دارد، هیچ گاه موفق به ازدواج با یک مرد نمی شود. اگر هم مردی را به زندگی خود جذب کند، آن مرد طبق باورهای او یک مرد خیانتکار است.
در مرحله آخر پس از هدفگذاری و باورسازی نیاز است پذیرای افرادی باشیم که به زندگی ما وارد می شوند. با آنها با روی خوش صحبت کنیم و ببینیم کدام شخص تطابق بیشتری با خواسته های ما دارد.
امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید. در آخر می خواهم یکی از بزرگترین اساتید قانون جذب در ایران را به شما معرفی کنم. ایشان استاد فرهاد کوکائیان هستند که در گروه تحقیقاتی یکشو می توانید در دوره آموزش قانون جذب برای زندگی بهتر ایشان شرکت کنید.
استاد کوکائیان در مورد دوره قانون جذب خود می گوید:
دوره ای تحت عنوان دوره توانگری آماده کرده ایم که سه مرحله اصلی دارد. ابتدا در این دوره به اساس جهان می پردازیم و ساختار و مکانیزم آن را بررسی می کنیم. سپس با قوانین اصلی کائنات آشنا می شویم. در نهایت نحوه صحیح برنامه ریزی ذهن را می آموزیم که به وسیله آن بتوانیم از قابلیت هایمان همسو با جهان بهره ببریم. در پایان دوره، از نتایجی که در طول دوره کسب کرده اید متعجب خواهید شد. با بررسی نتایجی که کسب کرده اید، برای ادامه مسیر مصمم تر خواهید شد.
منبع: گروه تحقیقاتی یکشو
برچسب : نویسنده : bavaria بازدید : 87